رسول خدا (ص) فرمود: «خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: به هر عمل نیکی ده برابر تا هفتصد برابر پاداش داده می‌شود به جز روزه که آن برای من است و پاداشش را من می‌دهم» و نیز فرموده است: «هر چیزی دری دارد و در خداپرستی روزه است» دلیل اینکه فقط روزه دارای چنین خاصیت‌هایی است؛ این است که در روزه، خویشتن داری وجود دارد و آن عملی است نهائی که غیر از خدا کسی از آن آگاه نیست و مانند نماز یا زکات دیگران از آن مطلع نمی‌شوند. 

دلیل دیگری نیز دارد و آن مغلوب کردن شیطان دشمن خدا است زیرا این دشمن فقط از راه شهوات می‌-تواند حمله کند و بر انسان چیره شود و گرسنگی تمام شهوت‌ها را که یگانه وسیله در دست شیطان است، از بین می‌برد و هواهای نفسانی را در هم می‌شکند، حضرت رسول (ص) فرمود: «به حقیقت شیطان در تمام مجراهای خون انسان راه دارد، پس شما به وسیله‌ی گرسنگی راه‌های او را تنگ کنید.» و از اینجا می‌توانیم به رازی که در گفتار حضرت رسول خدا (ص) نهفته است پی ببریم که فرموده است: «وقتی رمضان می‌آید درهای بهشت‌ها باز و درهای دوزخ‌ها بسته می‌شود و شیاطین محبوس می‌گردند و گوینده‌ای به آواز بلند می‌گوید:‌ای کسی که خواهان خیری بیا و‌ای خواهان شر غفلت کن.» بدان که روزه از لحاظ مقدار سه درجه دارد و نیز از لحاظ اسرارش دارای سه درجه است. از لحاظ مقدار و کمی و زیادی، حداقل و کمترینش این است که انسان فقط در ماه رمضان روزه بگیرد و حد اعلایش روزه‌ی حضرت داود نبی است که یک روز در میان روزه می‌گرفت و در حدیث صحیح وارد است که این مقدار، بهترین روزه است؛ زیرا کسی که هر روز روزه بگیرد به آن عادت می‌کند و شکستن نفس و صفای قلب و ضعف شهوت را که آثار روزه هستند کمتر احساس می‌کند چون نفس انسان به چیزی متأثر می‌شود که به آن عادت نکرده و تمرین زیاد ننموده باشد. بنابراین بعید نیست که روزه‌ی همیشگی نیز در وی کمتر اثر بگذارد و به همین دلیل است که پزشکان از عادت کردن به خوردن دارو ممانعت می‌کنند و می‌گویند کسی که به خوردن دارویی عادت کند، از آن نفعی نمی‌برد زیرا مزاجش با آن الفت پیدا می‌کند و بی‌اثر خواهد ماند و باید دانست که طب قلب‌ها با طب بدن‌ها نزدیکی دارد و به همین جهت است که وقتی عبدالله بن عمر از حضرت رسول اکرم (ص) در مورد کمیت و مقدار روزه سؤال کرد، آن حضرت فرمود: «یک روز روزه بگیر و یک روز افطار کن.» عبدالله عرض کرد: روزه‌ی بهتر از این می‌خواهم حضرت فرمود: «روزه‌ی بهتر از این وجود ندارد.» و به عرض آن حضرت رسانیدند که فلان مرد تمام سال روزه دار است، فرمود: «این مرد نه روزه گرفته و نه افطار کرده است.» و نظیر آن، مردی است که با عجله قرآن می‌خواند وقتی که حضرت عایشه (ع) او را دید گفت: «این مرد نه قرآن می‌خواند و نه سکوت می‌کند.» 

درجه متوسط مقدار روزه این است که انسان یک سوم تمام سال روزه بگیرد و کسی که روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه دار باشد و ماه رمضان را به آن اضافه کند، چهار ماه و چهار روز از سال روزه گرفته است و این مقدار کمی بیشتر از ثلث سال است ولی ناچار یک روز از ایام التشرین با آن مصادف و کسر می‌شود و امکان دارد که دو روز با روزهای دو عید فطر و اضحی تصادف کند و فقط یک روز بیشتر از ثلث سال باقی بماند و اگر در این حساب دقت کنی به صحتش پی خواهی برد و شایسته است که مقدار روزه‌ات از این کمتر نباشد که هم آسان و هم دارای ثواب عظیم است. 

روزه از لحاظ اسرار نیز دارای سه درجه است و کمترین آن‌ها این است که انسان فقط از چیزهایی که روزه را باطل می‌کنند خودداری نماید و اعضای بدن خود را از چیزهای مکروه و ناپسندیده نگاه ندارد و این روزه‌ی عموم است که فقط به اسم آن اکتفا می‌کنند. 

درجه دوم این است که انسان با خودداری از آنچه روزه را باطل می‌کند، اعضای بدن را نیز حفظ کند مثلاً زبان را از غیبت و چشم را از نظر و سائر اعضاء را از اعمال ناروا نگاه دارد. درجه سوم این است که با حفظ اعضاء از اعمال ناروا، قلب را نیز از وسوسه و افکار دنیوی خالی کند و فقط به یاد خدا باشد و این روزه به حد کمال رسیده و مخصوص خواص خواص است و برای رسیدنش به حد اعلی و منتهای کمال لازم است که روزه دار با غذای حلال و بدون شبهه افطار کند و از غذای حلال هم زیاد نخورد چنانکه غذای روز را جبران کند و طعام دو نوبت را در یک نوبت بخورد و معده‌اش را سنگین و شهوتش را تقویت نماید و فائده روزه و رازی را که در آن نهفته است از بین ببرد و در خود طوری تنبلی ایجاد کند که از نماز تهجد محروم گردد و امکان دارد چنین شخصی قبل از صبح بیدار نشود و کمتر ممکن است نفع روزه یا این ضرر‌ها برابر کند. 

----------------------------------------------------

منبع: امام محمد غزالی؛ کتاب الأربعین؛ ترجمه: برهان الدین حمدی، انتشارات اطلاعات، تهران ۱۳۷۴.